کتاب اساطیر ایرانی
کتاب اساطیر ایرانی
این کتاب ترجمه ی بخش هایی از کتاب اوستاست. البته در زمان اشکانیان به دلیل آزاد اندیشی، ادیان کهن آریایی نیز احیا شدند و به همین دلیل، زرتشتیان هنگام جمع آوری کتاب اوستا، سهوا برخی از عقاید آنها را نیز ثبت نمودند و باعث بقای آنها شدند. به همین دلیل در بخش دوم کتاب، به متونی برخواهیم خورد که برای بار اول ترجمه شده اند.
در بخشی از کتاب اساطیر ایرانی میخوانیم:
«خورنه یشت» یا «زامیاد یشت» یا «کیان پشت» نوزدهمین پشت از «اوستا» است و در بزرگداشت و ستایش «فره کیانی» سروده شده است. و «فره» به باور نیاکانمان، فروغ و موهبتی است ایزدی که هر کس از آن برخوردار شود، برازنده سالاری و شهریاری میگردد. بنابر کهنترین اساطیر ایرانی، تمام پادشاهان پیشدادی، کیانی و پهلوانان و بزرگان ایرانی، دارای «فره ایزدی» بودهاند. بارها در لابلای اساطیر کهن و قدیمی اوستایی و پهلوی، به بسیاری از دشمنان ایران زمین از جمله «آژی دهاک» و "افراسیاب" برمیخوریم که در پی به دست آوردن این «فره» بوده اما هرگز موفق به این امر نشدند.
در «اوستا» ما با دوگونه «فره» مواجه هستیم: «فره کیانی» که ویژه شهریاران و پهلوانان و بزرگزادگان است و «فر ایرانی» که متعلق به تمام مردان و زنان و جانوران و گیاهان و سرزمینهای ایرانی است. اشارات جغرافیایی موجود در «خورنه یشت» نشان میدهد که سرایندگان این پشت در نواحی شرقی و جنوب شرقی فلات ایران میزیستهاند. این پشت به دلیل داشتن نامهای خاص کهن، از مهمترین پشتهای «اوستا» است.
بندهای ۱ تا ۸ (شامل نام کوههای بخش شرقی فلات ایران زمین) و ۶۶ تا ۶۹ (شامل نام رودهای بخش شرقی فلات ایران زمین) دارای اسامی و توضیحات مهمی است. هرچند که بندهای فوقالذکر از لحاظ قدمت، در شمار اضافات دورههای اشکانی و ساسانی محسوب میشوند و از موضوع این جستار خارج است؛ وانگهی اطلاعات جغرافیایی بکری را در بردارند که مخاطب کنجکاو، میتواند با مراجعه به آنها، آگاهیهای تاریخی جغرافیایی ارزندهای را به دست آورد.