رمان همیشه شوهر
رمان همیشه شوهر
موضوع رمان «همیشه شوهر» از این قرار است: پاول واولوویچ مردی است که ظاهرا زندگی خوب و همسر فرمانبرداری دارد. پاول این زن یعنی ناتالیا را حسابی دوست دارد و در زمره زن ذلیلان عالم است اما رفتار ناتالیا، پاول، دیگران و حتی خودش را متقاعد می کند که زنی مطیع و آرام است اما بعد از مرگ ناتالیا، شوهر با یادداشت هایی مواجه می شود که تمام محاسبات و تفکرات او را به هم می ریزد و می بیند که ای دل غافل!
مسألهاى که در این کتاب طرح شده است، واقعیت دارد و در اطراف ما زیاد وقوع مىیابد و در ادبیات کنونى منعکس مىشود، براى زن و شوهر و «مثلث»هاى آینده از لحاظ نتیجهاى که در بردارد بىاندازه پرمعنى و سنگین است. بعد از چند ده سال دیگر، شاید از مفهوم قدیمى عشق (دوطرفه) و خیانت (سهطرفه) هیچ اثرى باقى نماند.
داستایوسکى این دگرگونىها را از پیش حدس زده بود. پیچیدگى روابط بین آدمیان، داستایفسکى را به شوق و شور مىآورد و او پیشبینى مىکرده است که قرن بیستم انسان را در برابر مشکلات اصیل و اساسى قرار مىدهد که شاید حتى به قیمت زندگىاش لازم باشد به آنها جواب بدهد، این است آنچه که این اثر را اینقدر به ما نزدیک مىسازد.